
اهرخ به رسم قدیم بعد از فوت همسرش به عقد برادرشوهرش امیر حسام در میآید؛ در حالیکه هر دو از این وصلت ناراضیند و امیرحسام و خواهر ماهرخ همدیگر را دوست دارند....

آرام دختری گوشهگیر و کمحرف، با اعتماد به نفس پایین ولی بسیار باهوش، بازیچهی دست مردان عزیز و مهم زندگیش میشود؛ طاها با هدف، محبت خرج آرام میکند و او را وابسته و دلبستهی خود میکند.
#پیشنهادی ادمین

مادر محیا، بعد از مرگ همسرش بخاطر وصیت او با برادرشوهرش ازدواج می کند؛ برادرشوهری که همسر و سه پسر بزرگتر از محیا دارد. همسرش طاقت نمی آورد و از او جدا می شود و به خارج میرود ولی پسرعموها همه جوره حامی محیا و مادرش هستند. بعد از اینکه عموی محیا فوت کرد، پسر بزرگش، امین ملقب به زرین خان همه کاره ی این خاندان می شود و ...

یه بار وقتی هشت سالم
بود، ترنتون ناکس رو دیدم.
چون منو چنان هل داد تو تاب که دندون
جلوم افتاد و بعد که داشتم گریه میکردم، پرتم کرد زمین و با قیچی افتاد به جون موهام، خوب پیش نرفت! حالا بعد از سال ها باز هم همو دیدیم اونم دقیقا وقتی که نسبت به گذشته جسور تر، شرور تر شده بود...

روناک دختر بچه روستایی که به اجبار زن سیوان پسر خان میشه
پسری غیرتی و پر جذبه که هر شب تختشو دخترای رنگ و وارنگ و پلنگ شهری پر میکنن و چشمش اصلا روناکو نمیبینه
اما امان از وقتی که سیوان بعد از سالها از شهر برمیگرده و روناکی رو میبینه که دیگه یه دختر بچه ساده و مظلوم نیست... #جدید

چند ماه از مرگ شوهرِ مارال گذشته و حالا بعد از مرگ شوهرش، وفادارترین دوستِ شوهرش، احمدآقا سعی میکنه همیشه هواشو داشته باشه و تا حدودی مشکلات رو برای مارالِ قصهمون کم کنه...
پسرِ احمدآقا "مالک" متوجه ارتباط مخفیانه پدرش با مارال میشه و بینشون چیزهایی پیش میاد که مارال مجبوره یه جورایی فشارهای مالک رو تحمل کنه ...

اسم رمان: لمس و حرارت | لمس_و_حرارت
اسم نویسنده: زهرا همتی (#زهرا_همتی)
ژانر رمان: #عاشقانه #بزرگسال #جدید
فرمت رمان: pdf
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان «لمس و حرارت» نوشتهی زهرا همتی، قصه کوروش راد را به تصویر میکشد، یک مرد سی ساله که تا به این سن دلم برای هیچ دختری نلرزیده است جز آتنا. این دوست قدیمی، دختر خاله سر به هوا و سرکشم است که با هم از بچگی در خانهای زندگی میکنند. آتنا تا سه سال پیش، کوروش را پابند خود کرده تا با وجود مخالفتهای سرسخت پدر او نسبت به آتنا، احساس تعهد و علاقه داشته باشد.
اما حالا همه چیز در زندگی کوروش و آتنا دگرگون شده است. کوروش رییس شرکت بزرگ صادرات است و هر شب به محض رفتن کارمند، خود را به آپارتمان آتنا مینالد تا با بوییدن عطر تنش، خستگی روز را از بین ببرد. اما آیا این رابطه دائمی است یا اینکه کوروش یک روز متوجه نقطه ضعف خود مقابل به آتنا میشود؟

اسم رمان: آنائل رانده شده | #آنائل_رانده_شده
اسم نویسنده: سحر نصیری (#سحر_نصیری)
ژانر رمان: #عاشقانه #مهیج #اجتماعی
فرمت رمان: pdf
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان «آنائل رانده شده» نوشته سحر نصیری، داستانی عاشقانه و مهیج را روایت میکند که بر پایهی قدرت و سرنوشت بنا شده است. شخصیت اصلی، آنائل، از کودکی آموخته است که فرایندهای زندگیاش چگونه شکل میگیرد، اما علاقهاش به شهیاد، مردی قدرتمند و جدی، همه چیز را دگرگون میکند.
آنائل به شدت شیفته فر موها و چشمان شیطنتآمیز شهیاد شده، اما دلیل این احساسات را چندان درک نمیکند؛ چراکه او از وجود آنائل در زندگیاش بیخبر است. حالا وقت آن رسیده که آنائل خود را به شهیاد نشان دهد و سرنوشت خود را رقم بزند.
اما داستان به همین سادگی نیست! آنائل به زودی درمییابد که فرشته کوچولوی او، فردی آتشین و سرکش است که هرگز سرسازش با او به راحتی نمیآید. این عشق، پر از تنشهای غیر قابل پیشبینی و لحظات داغ و دلنشین است.

اسم رمان: خانه ی شاهانه ی من | #خانه_ی_شاهانه_ی_من
اسم نویسنده: شیما فراهانی (#شیما_فراهانی)
ژانر رمان: #عاشقانه #جدید
فرمت رمان: pdf
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان «خانه ی شاهانه ی من» نوشته شیما فراهانی، داستانی عاشقانه و جدید را روایت میکند که در بطن آن چالشها و سختیهای زندگی قرار دارد. شخصیت اصلی، کژال، دختری است که پس از فوت مادربزرگ و پدربزرگش، به تنهایی باید با چالشهای مختلف زندگی روبهرو شود.
اما ورود محمودخان، پسر ارشد ارباب سالارخان، به روستای کژال، زندگی او را متحول میکند. کژال ناگهان خود را در وضعیتی مییابد که باید تن به کاری دهد که هیچگاه خواهان آن نبوده است. این مواجهه، تنشها و احساسات جدیدی را در زندگی کژال ایجاد میکند و داستانی از عشق، امید و تصمیمات سخت را روایت میکند.

آینور دختر نویسندهای است که با شخصیتهای کتابهایش زندگی میکند. او شخصیتی را خلق میکند که در وجود استادش مییابد. در پس اتفاق وحشتناکی که برای او رخ داده، اشک و غم دل و جانش را پر کرده و مادرش را نگران کرده است. آرمان، پسر حاج مطیب، به دنبال تصاحب آینور است و ماجرایی که با رسیدن به موقع استاد فروتن، ناکام میماند و...




































