
💚رمان: #تاج_بلورین
🍀نویسنده: #شادی_موسوی
🍀ژانر: #عاشقانه #فوق_هیجانی
رمان تاج بلورین درمورد من به دنیا آمدم که ملکه باشم، اما این انتخاب من نبود!
من متفاوت بودم، من چیزی بیشتر از کالبدم بودم و این جرم من بود.
قاضی با قهر و غضب حکم داد! مرا یاغی خواندند، مرا از خویشتن راندند، دورم کردند!
من به حکم تن دادم! سر خم کردم و صدای شکستن تاج روی سرم گوش عالم را کر کرد. تاج واقعی نبود، جواهر نشان نبود، من شایستهی این منصب نبودم!
#جدید🌱

💚رمان: #رویای_قاصدک
🍀نویسنده: #شادی_موسوی
🍀ژانر: #عاشقانه #هیجانی
رمان رویای قاصدک داستان، عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از ۱۲ سال در حالیکه احساسات گذشته هنوز فراموش نشده، دوباره مقابل هم قرارشان میدهد. تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی؛ ایلدا دکترای معماری و استاد موفق دانشگاه که قسم خورده هرگز دیگر به عشق شانس دوباره ندهد و ارسلان پزشک جذاب و موفقی که با دوباره دیدن عشقش به سمتش کشیده میشود و وسوسه میشود تا دوباره آن عشق را تصاحب کند.

💚خلاصه:
داستان درباره دختری به اسم ثمره و پسری به اسم میثاق هستش. ثمره دختریست که از کودکی ناف بر میثاق شده. میثاق نیز یک سالن زیبایی اندام دارد و عاشقانه ثمره را دوست دارد. این در حالی است که ثمره میثاق را به عنوان پسر عمه دوست دارد نه یک عشق...

سی سال پیش خسروخان ثنارو از سر سفره عقد میدزده و بالاجبار به عقد خودش درمیاره ثنا بعد از چند سال خودکشی میکنه و شایعات زیادی از مرگ ثنا در منطقه پیچیده
خسرو خان الان فرزندان و نوه های زیادی داره تنها یادگارش از ثنا نوه ای هست بنام روجا...
با ورود شخص تازه واردی به آن شهر و دیار که ادعای مالکیت سی درصد از اموال خسرو خان رو داره رازهایی از گذشته برملا میشه و ....

روناک دختر بچه روستایی که به اجبار زن سیوان پسر خان میشه
پسری غیرتی و پر جذبه که هر شب تختشو دخترای رنگ و وارنگ و پلنگ شهری پر میکنن و چشمش اصلا روناکو نمیبینه
اما امان از وقتی که سیوان بعد از سالها از شهر برمیگرده و روناکی رو میبینه که دیگه یه دختر بچه ساده و مظلوم نیست... #جدید

چند ماه از مرگ شوهرِ مارال گذشته و حالا بعد از مرگ شوهرش، وفادارترین دوستِ شوهرش، احمدآقا سعی میکنه همیشه هواشو داشته باشه و تا حدودی مشکلات رو برای مارالِ قصهمون کم کنه...
پسرِ احمدآقا "مالک" متوجه ارتباط مخفیانه پدرش با مارال میشه و بینشون چیزهایی پیش میاد که مارال مجبوره یه جورایی فشارهای مالک رو تحمل کنه ...

اسم رمان: طعم تمشک | طعم_تمشک
اسم نویسنده: رعنا و بنفشه (#رعنا_و_بنفشه)
ژانر رمان: #عاشقانه #اجباری #خجالتی #صحنه_دار #اجتماعی #اروتیک #براساس_واقعیت
فرمت رمان: pdf
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان «طعم تمشک» نوشتهی رعنا و بنفشه، به داستان تارا، یک نوجوان ۲۰ ساله در آخرین سال تحصیل فوق دیپلم گرافیک میپردازد. تارا با فقدان پدرش دست و پنجه نرم میکند و عمو بزرگش او و خانوادهاش را حمایت کرده است. اما یک روز، درخواست عمو تغییرات بزرگی در زندگی تارا به وجود میآورد.
این تغییرات نه تنها باعث بر هم خوردن ثبات زندگی تارا میشود، بلکه او را در مسیر چالشها و هیجانات تازهای قرار میدهد. داستان با محوریت عشق، خجالت و مبارزه برای پیدا کردن هویت خود، فراز و نشیبهای زندگی را به تصویر میکشد. تارا در این مسیر با مسائل اجتماعی و شخصیتهای متنوعی روبهرو میشود که به عمق داستان افزوده و آن را جذابتر میکند.

🔹 نام رمان روزگار ماهین
🔹 نویسنده: کهربا م. راهپیما
🔹 ژانر: عاشقانه، ازدواج اجباری، هیجانی
🔹 فرمت: PDF
🔹 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و...
ماهین، دختری که به درخواست پدرش مجبور به پذیرش ازدواج اجباری میشود. اما این فقط یک ازدواج ساده نیست! او پا به دنیایی جدید میگذارد، دنیای مردی خوشتیپ، مغرور و مقرراتی که زندگیاش قانونهای خودش را دارد. خانهای پرجلال و پر از اسرار! اما این ازدواج تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا این بازی برنامهریزیشده به عشق ختم میشود یا سرنوشت مسیر دیگری را برای ماهین رقم میزند؟
💥 اگر به داستانهای عاشقانه با کشمکشهای هیجانی، چالشهای عاطفی و شخصیتهای کاریزماتیک علاقهمند هستید، این رمان را از دست ندهید!

پروندهای خاص و عجیب در یک بیمارستان رواندرمانی در مادرید خبر از بیماری میدهد که درمانش غیرقابل ممکن است. پذیرش پرونده به دکتر کاملین، بهترین پزشک مرکز، سپرده میشود. او آغاز به درمان بیمار میکند، اما از هوش فوقالعاده و پیچیدگیهای بیمار بیخبر است. این پزشک وارد دنیای تاریکی میشود که هیچکس انتظارش را نداشت!

📖 نام رمان: داژفوک
✍️ نویسنده: ملیکا شاهوردی
💖 ژانر: عاشقانه، هیجانی
📂 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
دختر شر و شیطونی که عاشق یک زندانی تحت تعقیب میشود و در یک نگاه دلش را به او میبازد... آنچنان که قید همهچیز را میزند تا برای داژوی خلافکار و کلهخراب باشد، اما ناخواسته درگیر گذشتهی تاریکش میشود و...







































