رمانک | دانلود رمان pdf
مرجع رمان های عاشقانه، رمان جنایی، رمان انگیسی، رمان طنز، رمان ترسناک، رمان مافیایی، رمان انتقامی، رمان بدون سانسور و…
دانلود رمان آیین دلبر به قلم آ_پیراسته با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان آیین دلبر... و گناه ما این بود که عشق اولشان نبودیم… برای همین چشم هایمان به نظر زیبا نمی آمد و بدخلقی هایمان روی چشم های کسی جانداشت، برای بودن و ماندنمان زمین را به آسمان ندوختند و هیچ کاری برای ثابت کردن دوست‌ داشتن‌ هایشان انجام ندادند، تار موهایمان قافیه‌ی شعر و غزل نشد و صدایمان تسکینِ درد هایشان… ما عشق اول نبودیم؛ وگرنه… برای دیدنمان لحظه شماری می‌کردند و برای لمسِ آغوشمان پیش قدم می‌شدند، تنها نمی‌ماندیم، یادِ یک نفر خودمان را از یادمان نمی‌برد…
دانلود رمان پنجره فولاد به قلم هانی زند با لینک مستقیم
خلاصه کتاب

دانلود رمان پنجره فولاد... تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد چشم انتظار باش در این ماجرا توهم…!!!

دانلود رمان مسجون به قلم ص_مرادی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان مسجون... یاس ادیب برای جلوگیری از فاش نشدن بزرگترین راز زندگی‌اش تن به یک ازدواج اجباری با پاشا زرین می‌دهد که در نخستین شب زندگی‌ مشترکشان شاهد رفتارها عجیب‌تری از پاشا می‌شود! در واقع به نظر می‌رسد پاشا زرین از آزار دادن زن‌ها لذت می‌برد!
دانلود رمان به سبک من به قلم مریم میرمظفری با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان به سبک من... عالیه اعتباری دختری معمولی از یک خانواده معمولی بود.. تا اینکه مدرسه‌ش عوض میشه و زنجیره‌ی زندگیش با پاره شدن زنجیر یک دوچرخه، از نظم خارج میشه… دوچرخه‌ای که برای علیرضا امجد بود! عشقِ عالیه چهارده ساله و علیرضای بیست ساله رو، بزرگسالی به نفرت تبدیل میکنه؛ وقتی که پای علیرضا رو سمت خطا و خیانت می‌کشونه و دل عالیه رو می‌ رنجونه… حالا عالیه بیست و پنج سالشه، تمام گذشته و حتی…
دانلود رمان نامه ای به یک مرده به قلم مریم میرمظفری با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان نامه ای به یک مرده... بارها و بارها خوانده ایم که زندگی انسان‌ها و جانوران، مثل یک زنجیر، بهم وصل است! زندگی جانوران به واسطه‌ی شکار و خوراک و مِثل‌زایی؛ و انسان‌ها به واسطه‌ی عشق و عقل و همه‌ی نَدیدنی ها… هیچ‌کس نمی‌تواند بداند صبح که پای پیاده از خانه خارج می‌شود، تا شب که به خانه بازمی‌گردد، از کنار چندنفر گذشته؟ چند لبخند دیده؟ چندبار اخم کرده؟ و همه‌ این‌ها، همه‌ی زندگی‌ها، بهم مربوط‌ اند… حتی به واسطه‌ی یک لبخند!
دانلود رمان فصل یاس های سفید به قلم مهدیه سعدی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان فصل یاس های سفید... نگاهش را از آسمان نیمه ابریِ روز گرفت و از پشت هاله‌ی دود خاکستری رنگ سیگار، داد به حرف “p” انگلیسی که روی شیشه‌ی بخار گرفته‌ی ماشین نوشته بود و کمی بعد محو می‌شد! قبل از آن هم این کار را زیاد انجام داده بود. نه فقط روی شیشه‌ی شبنم زده‌ی ماشین و آینه و پنجره، بلکه پشت درِ همیشه بسته‌ی اتاقش، صفحه‌ی اول و آخر خاطراتش، روی درخت انار انتهای حیاطِ خانه باغ قدیمی و روی ساعد دستش. پسرِ عمه آفاق می‌گفت نبض احساس است. مستقیم به قلب می‌رسد…
دانلود رمان لی لی جان به قلم مهسا با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان لی لی جان... لی‌لی‌ دختری با تمام دخترانگی ها و دنیایی از جنس عشق و بی تجربگی، قدم به دنیای جدیدی از عاشقی و دیوانگی میگذاره و دوست دار مردی یک دهه و نیم بزرگتر از خودش میشه.مردی باگذشته ای پرتجربه و خاکستری، که حاصلش دختری بنام پروانه است، که تنها چند سال با دلبر کوچولوی داستان اختلاف سنیشونه.این عشق پر از اتفاق و دوری های تلخه، که در آخر به زندگی ای شیرین و لبریز از آرامش ختم میشه…
دانلود رمان رحیل به قلم نازیلا فردین فر با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان رحیل... رحیل داستانی با الهام از واقعیت، قصه راحیل، قصه علاء، قصه ی درد های پنهان و رازهای مگو، قصه ای شاید از دل زندگی خودمان…
دانلود رمان آقای گارسیا (جلد سوم) به قلم T_L_Swan با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان آقای گارسیا... اون جذاب، بزرگتر و محتاطه. از همون لحظه‌ی اولی که چشمامون با هم قفل شد می‌دونستم پر از مشکله. سرکارم باهاش ملاقات کردم، روز اولی بود که باریستا شده بودم. اون لبخند زد و من ذوب شدم… سپس قهوه‌‌ای که درست کردم رو مزه کرد و بخاطر طعم بدش انداختش دور. دوباره روز بعد و روزهای بعد اومد. از قهوه‌هام متنفر بود اما مدام برمی‌گشت. بازیشو میدونستم. به قهوه‌ام می‌گفت مرگی توی فنجون. و من بهش می گفتم هدیه‌ای از طرف خدا برای زن‌ها….
دانلود رمان آقای اسپنسر (جلد دوم) به قلم T_L_Swan با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان آقای اسپنسر... اون جذاب و بزرگ‌ بود. در تموم انگلیس بدترین شهرت رو داشت. با تمام مدل‌ها و بازیگرهای مشهور قرار میذاشت و به یه زن‌باز شیاد معروف بود. اولین ملاقاتمون توی یه عروسی بود جایی که اون من رو تا بیرون تعقیب کرد. دومین ملاقاتمون منجر به دعوایی بزرگ شد که آخر سر از خونه‌ام بیرونش کردم. سومین ملاقاتمون، وقتی بود که من به یه قرار کورکورانه رفتم. وقتی از اون ‌طرف میز یه جفت چشم آبی آشنا رو که روبروی دوستم نشسته بود دیدم سوپرایز شدم….
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانک | دانلود رمان pdf " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.