رمانک | دانلود رمان pdf
مرجع رمان های عاشقانه، رمان جنایی، رمان انگیسی، رمان طنز، رمان ترسناک، رمان مافیایی، رمان انتقامی، رمان بدون سانسور و…
دانلود رمان آیدا به قلم فریحا با لینک مستقیم

دانلود رمان آیدا به قلم فریحا با لینک مستقیم

دانلود رمان آیدا به قلم فریحا با لینک مستقیم

مشخصات رمان:

  • اسم رمان: آیدا
  • اسم نویسنده: فریحا
  • ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی، ماجراجویی
  • فرمت رمان: پی‌دی‌اف (PDF)
  • تعداد صفحات رمان: ۴۲۴۱

معرفی رمان:

آیدا داستانی عاشقانه و پیچیده است که در آن آیدا و شایان از بچگی یکدیگر را دوست دارند اما از این احساس بی‌خبر هستند. با مرگ پدر و مادر آیدا، شایان او را به خانه‌اش می‌برد تا به خیال خود از آیدا انتقام بگیرد؛ انتقامی به خاطر اعتراف نکردن آن‌ها به عشقشان و نیز به دلیل اشتباهی که در گذشته رخ داده است. این رمان در فضایی انتقامی و عاشقانه با چالش‌ها و درگیری‌های زیادی پیش می‌رود و داستانی هیجان‌انگیز را روایت می‌کند.


خلاصه رمان:

آیدا و شایان از دوران کودکی به یکدیگر علاقه دارند اما از آن بی‌خبرند. پس از مرگ والدین آیدا، شایان او را به خانه خود می‌برد تا به گمان خودش از او انتقام بگیرد. انتقامی به دلیل ناتوانی آیدا در اعتراف به عشق خود در گذشته و دلایلی که هنوز در دل شایان باقی مانده است. این آغاز یک سفر پیچیده است که هر دو شخصیت را به چالش می‌کشد. در طول داستان، با مشکلات و کشمکش‌های زیادی روبه‌رو می‌شوند که عواطف و تصمیماتشان را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.


بخشی از رمان:

چشمامو که باز کردم، شادی بالا سرم بود. دستمو گرفت و لب زد: آیدا…
صداش میلرزید. همه چیز خوب یادم بود. چشمه اشکم جوشید.
خواستم بلند شم که محکم شونه هامو گرفت و گفت: بخدا نمیذارم بلند شی فشارت خیلی پایینه.
_میخوام برم پیش بابام… بابا مسعودم…
اشکش راه افتاد و گفت: آروم باش آیدا تورو خدا آروم باش.
_چجوری آروم باشم؟ بابام جونم بود، همه زندگیم بود…
در اتاق باز شد و مهشید با شونه‌های افتاده وارد شد. با دیدنم با سرعت جلو اومد، صورتمو بوسید و گفت: آروم بگیر دورت بگردم.
جیغ کشیدم و گفتم: نمیتونم دارم آتیش میگیرم چجوری آروم باشم.
صورتمو پاک کرد و گفت: رویا به هوش اومده. میخواد تو رو ببینه اینجوری که نمیشه بری پیشش.
دستی به صورتم کشیدم و سریع گفتم: باشه باشه. هرچی بگین قبوله.
مهشید: باید صبر کنی تا سرمت تموم بشه فداتشم.
_من خوبم مهشید جون، بخدا خوبم بذار برم مامانمو ببینم.
سوزن سرم رو از دستم بیرون کشیدم که درد گرفت و خون جاری شد روی دستم.
شادی: چیکار می‌کنی دیوونه! سریع یه دستمال روی دستم گذاشت و فشار داد.
مهشید دستمو گرفت و رفتیم سمت اتاقی که رویا اونجا بود.
باید لباس مخصوص می‌پوشیدم. مهشید لباس رو بهم پوشوند و دستی به صورتم کشید، آروم گفت: باید محکم باشی دورت بگردم، رویا تو رو اینجوری ببینه پس می‌افته…
لب زدم: خوب میشه مگه نه؟


پیشنهاد دانلود رمان‌های مشابه:

  • دانلود رمان آوای درنا به قلم زینب ایلخانی
  • دانلود رمان منِ تو به قلم مریم پیروند
  • دانلود رمان مات (جلد اول) به قلم فرناز احمدلی

اگر نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید:
اگر شما نویسنده رمان آیدا هستید و از انتشار رمان خود در این سایت رضایت ندارید، می‌توانید درخواست حذف آن را ارسال کنید. حقوق نویسندگان برای ما بسیار حائز اهمیت است و در صورت درخواست، رمان شما از سایت حذف خواهد شد.

خلاصه کتاب

دانلود رمان آیدا... آیدا و شایان ۱۰ ساله که عاشق همدیگه هستن ولی خبر ندارن؛ با مرگ پدر و مادر ایدا، شایان آیدا رو میبره خونه‌ی خودش تا به خیالش، انتقام خیانت آیدا رو بگیره؛ انتقام اعتراف نکردنشون رو!

  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانک | دانلود رمان pdf " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.