دانلود رمان غمزه های کشندهی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به قلم گلناز فرخ نیا با لینک مستقیم
رمان غمزههای کشندهی رنگها دقایقی قبل از مرگ نوشتهی گلناز فرخ نیا، داستانی عاشقانه و پر از درگیریهای احساسی است که در آن شخصیت اصلی با دنیایی از رنگها، هیجانات، و دردهای درونی مواجه میشود. من، شخصیت اصلی این داستان، دختری است که به ظاهر ساده و بیآلایش است. دنیای من از رنگها و تجربههای هیجانانگیز آنها پر شده است، اما همه چیز زمانی تغییر میکند که تو با وجود سیاه قلم وجودت به دنیای من وارد میشوی و همه چیز را دگرگون میکنی.
در این رمان، احساسات پیچیدهای در دل داستان وجود دارد که رنگهای زندگی را به چالش میکشد. شخصیتی که روزی در دنیای رنگها غرق بوده، حالا تبدیل به قاتل رنگها میشود و این قاتلی است که قبل از نابودی، خود را درگیر غمزههای کشندهای میبیند که نمیتواند از آنها فرار کند.
رمان غمزههای کشندهی رنگها دقایقی قبل از مرگ روایتگر داستان دختری به نام من است که از دنیای رنگها و تجربیات هیجانانگیز آنها لذت میبرد. اما ورود تو به زندگیاش همه چیز را تغییر میدهد. تو، با سیاه قلم بودن و پیچیدگیهای وجودت، چنان در عمق جان من نفوذ میکنی که دیگر رنگها برای من هیچ معنایی ندارند.
حالا من تبدیل به قاتلی شدهام که پیش از نابودی، شیفته و مسحور غمزههای کشندهی رنگها میشود. این درد در من ریشه میدواند و مسیری جدید را برای زندگیام رقم میزند. داستان رمان به توصیف این تحولات و درگیریهای درونی میپردازد که در نهایت من را به یک تصمیم نهایی میرساند.
“پشت یک ماشین عجیبی نشستهایم که احساس میکنم شبیه به ماشینهای تشریفاتی است؛”
“چشمبندم آنقدر محکم است که حتی سایهای را نمیبینم، اما از گوشهی سمت راست چشمم که نزدیک پنجره است، حرکت را حس میکنم.”
“ماشین را شخص سومی میراند، چرا که بهراد کنارم، سمت چپ نشسته است و دارد به منی که درگیر یک اشتباه بزرگ شدهام، دیکته میکند که باید چه بگویم و چه کار کنم.”
“کاری میکنی که دو جنبه داشته باشد، به کیوان میگویی وقتی دنبال مریضهاش افتاده بودی با یه پسری آشنا شدی که گفته سه سری اطلاعات از کیوان داره و بهت اصرار کرده دیشب باید بیای دم همون ساختمان تا برات تعریف کنه.”
“تو هم، چون از طرف خوشت اومده بودی میری، نه برای تحقیق از کیوان.”
“آدرس هم درست میگویی، چون اگه آدرس اشتباه بدی میتونن از آخرین اسنپی که گرفتی چک کنن. میگی کوچه تاریک بود، پسره از دور اومد، اما تا بخوای بفهمی چیشد، کسی از پشت سرت یه دستمال رو دهنت گذاشت و بیهوش شدی!”
“اشکهای من با وجود چشمبند از چشمانم جاری میشود و با وجود پارچهی ضخیمش خشک میشود و پایین نمیچکد.”
“چرا؟ آخه چرااا؟”
“بیتوجه به پرپر زدن من، انگار صدایم را نشنیده باشد، ادامه میدهد:”
“برای خونهی پسری که رفتی خودت یه داستانی سر هم کن، اما از کیوان بخواه کمکت کنه، بگو خیلی پشیمونی…”
“هم از کارهایی که در حقش کردی هم از اینکه با پسره قرار گذاشتی چون سوای فضولی، خیلی از پسره خوشت اومده بوده…”
“بگو هیچکس رو جز اون نداری که به دادت برسه، حتی خالهات…”
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، به دنیایی از رمانهای آنلاین و آفلاین دسترسی پیدا کنید. این اپلیکیشن به شما این امکان را میدهد که هزاران رمان را به صورت همزمان در دسترس داشته باشید و بدون هیچگونه مشکل یا محدودیتی از آنها استفاده کنید. چه در خانه باشید و چه در حال رفتوآمد، همیشه و همهجا به رمانهای دلخواه خود دسترسی خواهید داشت. این اپلیکیشن همچنین شما را از آخرین بهروزرسانیها و رمانهای جدید مطلع میکند.
اگر شما نویسنده رمان غمزههای کشندهی رنگها دقایقی قبل از مرگ هستید و از انتشار آن در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید به راحتی با تیم پشتیبانی سایت تماس بگیرید و درخواست حذف رمان خود را ثبت کنید. سایت نودهشتیا به حقوق نویسندگان احترام میگذارد و آماده است تا در صورت درخواست شما، اقدامات لازم را انجام دهد.